داستان “سرانجام عشق ليلا و منصور”
داستان “سرانجام عشق ليلا و منصور”
امروز روز دادگاه بود و منصور ميتونست از همسرش جدا بشه ، منصور با خودش زمزمه کرد چه دنياي عجيبيه دنياي ما ، يک روز به خاطر ازدواج با ليلا سر از پا نمي شناختم و امروز به خاطر طلاقش خوشحالم .
ليلا و منصور 8 سال دوران کودکي رو با هم سپري کرده بودند ، آنها همسايه ديوار به ديوار يگديگر بودند ولي به خاطر ورشکسته شدن ، پدر ليلا خونشون رو فروخت تا بدهي هاش رو بده ، بعد هم آنها رفتند به شهر خودشون ، بعد از رفتن آنها منصور چند ماه افسرده شد ، منصور بهترين همبازي خودشو از دست داده بود .
7سال از اون روز گذشت منصور وارد دانشگاه حقوق شد.
براي ديدن ادامه مطلب اينجا را کليک کنيد
برچسب ها : ,